داستانی فوق العاده-منهاج الرضا

ساخت وبلاگ

 بایزید بسطامی و دوستش


روزی مردی، بایزید بسطامی  را در کوچه ای دید.

پس از احوالپرسی از بایزید پرسید:

دوست من ! ما همکلاس و هم مکتب بودیم؛ هر آنچه تو خواندی من هم خواندم ...

استادمان نیز یکی بود؛ حال تو چگونه به این مقام رسیدی؟

و من چرا مثل تو نشدم؟

بایزید گفت : تو هر چه شنیدی؛ اندوختی و من هر چه خواندم؛ عمل کردم.


 ✨ به عمل کار بر آید ؛ به سخندانی نیست "✨

ترس از خدا به چه معناست_منهاج الرضا...
ما را در سایت ترس از خدا به چه معناست_منهاج الرضا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7menhajalreza5 بازدید : 385 تاريخ : جمعه 8 ارديبهشت 1396 ساعت: 15:26